مثل هر کاری دیجیتال مارکتینگ هم برای اجرای بهتر و دستیابی به نتایج قویتر نیاز به داشتن استراتژی دارد. اینطور هم نیست که صرف حضور در شبکههای مجاز یا داشتن سایت و بلاگ برای کسبوکارمان بتوانیم روی مزایای بازاریابی آنلاین حساب باز کنیم. نمونههای استراتژی دیجیتال مارکتینگ بسیار متنوع هستند و استراتژیهای جدید دیجیتال مارکتینگ زیادی هم با بهروزسانی دستگاههای تلفن همراه و الگوریتمهای جستجوی گوگل و… بهوجود آمدهاند. اگر میخواهید یک توضیح کامل و جامع درباره دیجیتال مارکتینگ بخوانید و با نمونههای موفق دیجیتال مارکتینگ در سطح جهانی آشنا شوید حتما تا انتهای این بلاگ با ما همراه باشید.
منظور از استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
معنی استراتژی در واقع برنامهای است برای رسیدن به یک هدف (یا اهداف) خاص به روشی متمرکز و قابل دستیابی. استراتژی بازاریابی دیجیتال هم طرحی است که حضور جدی و منظم در اینترنت و استفاده تبلیغاتی از کانالهای آنلاین مانند جستجوی ارگانیک، رسانههای اجتماعی، تبلیغات پولی و سایر رسانههای مبتنی بر وب از جمله وبسایت شما را برنامهریزی و سیاستگذاری میکند.
به عبارت دیگر استراتژی بازاریابی دیجیتال مجموعهای از اقدامات برنامهریزی شده است که به صورت آنلاین برای دستیابی به اهداف تجاری خاص انجام میشود. به زبان ساده این استراتژی راهنمای جامع انجام اقدامات ثابت در زمان مناسب از طریق مناسبترین کانالهای آنلاین برای افزایش درآمد و بهبود روابط با مخاطبان است. یعنی با استراتژی بازاریابی شما نحوه دستیابی به مخاطبان هدف خود و تبدیل آنها را به مشتریان را مشخص میکنید. البته حواستان باشد که استراتژیهای بازاریابی معمولاً با تاکتیکهای بازاریابی یا کمپین بازاریابی دیجیتال متفاوت است.
تفاوت استراتژی بازاریابی و تاکتیکهای بازاریابی
استراتژی در واقع هدف شماست و تاکتیکها مراحل مشخص و قابل تعریف در استراتژی شما هستند که تضمین میکنند به هدف خود برسید. پس استراتژی دیجیتال مارکتینگ در واقع یک سیاستگذاری کلی و تعیین اهداف است و تاکتیکهای بازاریابی، اقدامات مشخصی هستند که باید برای اجرای استراتژی بازاریابی انجام شوند.
استراتژی بازاریابی شامل شناسایی اهداف است و تاکتیکهای بازاریابی گامها یا اقدامات خاص مورد نیاز برای دستیابی به آن اهداف را مشخص میکند. بنابراین در فرآیند ایجاد استراتژی بازاریابی، مشخص کردن تاکتیک برای ترسیم برنامه و جدول زمانی نیز لازم است.
کمپین بازاریابی تبلیغاتی هم معمولا برای دستیابی به یک هدف خاص در استراتژی شما طراحی میشوند و احتمالا سایر اهداف استراتژی و مخصوصا اهداف کلی کسبوکار شما را در دستور کار نخواهد داشت.
به عنوان مثال، اگر هدف اصلی استراتژی بازاریابی دیجیتال، ایجاد مشتری بالقوه از طریق رسانههای اجتماعی و فضای مجازی باشد تاکتیک شما میتواند شامل نوشتن پستهای وبلاگ، پاسخگویی به مشتریان در شبکههای اجتماعی، ارسال ایمیل یا استفاده از بنر تبلیغاتی در سایتهای پربازدید شود.
چرا استراتژی دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
واقعیت این است که در عصری که با دستگاههای تلفن همراه معاملات تجاری کلان انجام میشود، یک استراتژی بازاریابی دیجیتال که به خوبی اجراشده برای موفقیت هر تجارتی حیاتی است. در عصر مدرن تجارت و فناوری، شرکتهایی که در دنیای دیجیتال شکوفا میشوند، معمولا منابع قابلتوجهی را به توسعه استراتژیهای بازاریابی دیجیتال اختصاص میدهند. با کمک یک استراتژی بازاریابی دیجیتال قوی، سازمانها میتوانند از طریق پلتفرمهای دیجیتالی مختلف به مشتریان دسترسی پیدا کنند و درآمد مثبت و نرخ تبدیل را بهبود بخشند.
در یک کلام یک استراتژی بازاریابی دیجیتال قوی به تجارت شما کمک میکند تا از طریق رسانههای انتخاب شده با دقت به اهداف تبلیغاتی دیجیتالی مشخصی برسید. یعنی با طراحی و اجرای یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بهموقع و در پلتفرمهای مناسب، کسبوکار شما میتواند منافع زیر را بهدست بیاورد:
- به مخاطبان جدید دست پیدا کنید
- روابط فعلی با مشتریان قبلی را هدفمندتر کنید
- مشتریان بالقوه جدید ایجاد کنید
- ترافیک صفحههای اینترنتی مهم سایت خود را بالا ببرید
- دادههای ارزشمند در مورد رفتار کاربران داشته باشید
مزایای داشتن استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
گفتیم که با استفاده از استراتژیها و اهداف تعیینشده، کارشناسان مختلف بازایابی دیجیتال اعم از متخصص نوشتن محتوا یا ادمینهای شبکههای اجتماعی و حتی متخصصان سئو تاکتیکهای بازاریابی لازم برای دستیابی به اهداف استراتژیک تجارت شما را جلو میبرند.
بهطور کلی، ایجاد یک استراتژی برای بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا در کمپینهای تبلیغاتی خود آگاهانهتر و با اعتمادبهنفس بیشتری حرکت کنید. برای مثال:
- به شما انگیزه میدهد تا بیشتر بیاموزید. چون هنگامی شروع به توسعه یک برنامه بازاریابی دیجیتال میکنید، باید به تمام جنبههای کسبوکار خود فکر کنید. همچنین باید مخاطبان، رقبا، گرایشها و جایگاههای خود در بازار را بهطور کامل تجزیه و تحلیل کنید تا یک استراتژی بازاریابی دیجیتال کاربردی طراحی کنید. پس ایجاد یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ فرصتی شگفتانگیز برای عمیقتر کردن دانشتان از کسبوکار و تجارت است!
- استراتژی بازاریابی دیجیتال دادههای واقعی ارائه میدهد. در طول تجزیه و تحلیل، و پس از تبدیل استراتژی خود به عمل، دادههای جامع زیادی در مورد اینکه چه چیزی برای برند شما خوب است و چه چیزی خوب نیست، به دست خواهید آورد. با داشتن این اطلاعات، فهرستی از گزینهها برای بهتر کردن جایگاه کسبوکارتان خواهید داشت.
- به اقدامات و بودجه تبلیغاتیتان ساختار میدهد. توسعه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال از هرجومرج و جلو رفتن کورکورانه با حدس زدن در تبلیغات، جلوگیری میکند. اگر استراتژی داشته باشید، درک بهتری در مورد نحوه ترکیب کانالهای بازاریابی مختلف و میزان پتانسیل هرکدام برای سرمایهگذاری تبلیغاتی خود خواهید داشت.
- به افزایش ROI کمک میکند. هنگامی که تبلیغات شما ساختار یافته باشد، اشتباهات کمتری در کمپینها خواهید داشت. با یک برنامهریزی خوب، میتوانید نقاط ضعف خود را تشخیص دهید، مشکلات احتمالی پیشرو را پیشبینی کنید و به سرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهید. در نتیجه در زمان، پول و تلاشهای بازاریابی شما صرفهجویی میشود.
- ارتباطتان را با مخاطب بیشتر میکند. هنگامی که یک طرح کسبوکار تهیه میکنید، باید روی مشتریان خود تمرکز کنید، راههایی را برای افزودن ارزش بیشتر به روابط خود بیابید و راههای جدیدی برای تعامل با آنها ایجاد کنید. این کار به شما کمک میکند تا در روابط خود با مخاطب تجدید نظر کنید و نگاهی تازه به ارتباطتان با مشتریان احتمالی و مشتریان در تمام مراحل سفر خریدار داشته باشید.
انواع استراتژی دیجیتال مارکتینگ کدامند؟
استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ زیادی وجود دارد. برخی از آنها پیچیدهتر و دارای مراحل طولانیتر هستند و از کانالهای دیجیتال بیشتری استفاده میکنند. انتخاب نمونه استراتژی دیجیتال مارکتینگ در درجه اول به اندازه کسبوکار و هدف بلندمدت شما بستگی دارد. اگر به تازگی کسبوکار خود را راهاندازی کردهاید، احتمالا استراتژی بازاریابی دیجیتال شما نیازی به پیچیدگی چندانی ندارد و ممکن است تنها لازم باشد چند مرحله ساده را با استفاده از یک یا دو کانال دیجیتال انجام دهید.
بهطور کلی استراتژیهای جدید دیجیتال مارکتینگ معمولا در گروههای زیر دستهبندی میشوند:
۱-بازاریابی درونگرا یا اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا به کل اکوسیستم استراتژیها، ابزارها و تاکتیکهایی اشاره دارد که یک بازاریاب برای تبدیل یک بازدیدکننده وبسایت به مشتری استفاده میکند. در واقع بازاریابی درونگرا یک رویکرد کلی برای جذب مشتریان بالقوه و نگهداری مشتریان قدیمیتر است.
۲-بازاریابی محتوا یا کانتنت مارکتینگ (Content Marketing)
بازاریابی محتوا روی پاسخگویی به سوالات مردم و کمک واقعی به آنها از طریق محتوا متمرکز است. اولویت این استراتژی تبلیغات ناخواسته مثل پیامک و ایمیل و… نیست. بلکه آمادهسازی و انتشار محتوایی مانند پستهای وبلاگ، ویدیوها، پادکستها، اینفوگرافیکها، مقالات، کتابهای الکترونیکی و… است.
۳-بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (ABM)
بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-Based Marketing) یک استراتژی بازاریابی قدرتمند B2B است که حسابهای خاصی را که شما انتخاب میکنید هدف قرار میدهد. پس میتواند به تیمهای فروش و بازاریابی کمک کند تا مشتریان بالقوه را به سرعت در قیف فروش حرکت بدهند. با ABM، حسابهایی را در تبلیغاتتان هدف قرار میدهید که برایتان مهمتر هستند.
۴-بهینهسازی موتور جستجو یا سئو (SEO)
بهینهسازی موتور جستجو (SEO) فرآیند بهینهسازی وبسایت و محتوای شما به منظور دستیابی به رتبههای بالاتر در موتورهای جستجو و افزایش میزان ترافیک ارگانیک به سایت شماست. معمولا این استراتژی شامل تاکتیکهای مختلفی است، مانند:
- ایجاد محتوای با کیفیت بالا
- بهینهسازی محتوا پیرامون کلمات کلیدی و نیازهای کاربر
- ترکیب متا اطلاعات
- اطمینان از بهینهسازی وب سایت برای موتورهای جستجو
۵-بازاریابی شبکههای اجتماعی یا سوشال مدیا مارکتینگ (SMM)
بازاریابی شبکههای اجتماعی از پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، توییتر، لینکدین و اینستاگرام برای انتشار محتوا یا تبلیغ محصولات یا خدمات استفاده میشود. البته ایجاد آگاهی و دیده شدن برند و همچنین افزایش دنبالکنندگان نیاز به هزینه تبلیغاتی مداوم و در بیشتر مواقع یک صفحه فرود وب سایت خواهد داشت.
۶-بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ (Email Marketing)
بازاریابی ایمیلی روشی برای ارسال ایمیلهای تبلیغاتی و اطلاعاتی برای ایجاد روابط با مخاطبان، تبدیل مشتریان بالقوه به خریداران و تبدیل خریداران گذری به طرفداران وفادار برند شماست. این ایمیلها ممکن است درباره معاملات انحصاری، تبلیغ محتوای وبسایت، فروشهای آتی یا پیامهای کلی از طرف کسبوکار شما باشد.
۷-تبلیغات پرداخت به ازای کلیک یا PPC
تبلیغات پرداخت به ازای کلیک یا PPC یک استراتژی است که در آن شما (تبلیغکننده) به ازای هر باری که کاربر روی یکی از تبلیغات آنلاینتان کلیک کند، هزینه پرداخت میکنید. این کار اغلب از طریق Google Ads یا سایر موتورهای جستجو انجام میشود. معمولا هم راهی موثر برای دستیابی به افرادی است که در جستجوی عبارات مرتبط با کسبوکار شما هستند.
۸-بازاریابی ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ (Video Marketing)
ویدیویی که برای تبلیغ محصولات، خدمات و نام تجاری شما استفاده میشود میتواند یک تیزر معرفی محصول باشد یا مصاحبه با رهبران فکری شناختهشده در حوزه کاریتان و حتی توصیههایی به مشتری برای استفاده بهتر و درستتر از کالا و خدماتتان.
۹-رویدادهای آنلاین و حضوری
هیچ چیز مانند یک ایونت نمیتواند محصول یا خدمات یک برند را معرفی کند. مثلا شرکت در نمایشگاههای تجاری همیشه یک استراتژی تبلیغاتی موفق محسوب میشوند. این روزها حتی رویدادهایی بهصورت آنلاین برای مخاطبان پخش میشوند و دیگر نیازی به حضور فیزیکی برای شرکت در آنها هم نیست.
۱۰-چت بات و بازاریابی چت زنده
رباتهای چت و برنامههای پیامرسان که در دهه گذشته رایجتر شدهاند حالا بهعنوان ابزاری ارزشمند برای بازاریابی و همچنین خدمات به مشتریان استفاده میشوند. برنامههای پیامرسانی و چتباتها معمولا برای موارد زیر استفاده میشوند:
- رسیدگی به شکایات مشتریان
- پاسخ به سوالات مربوط به محصولات
- تبلیغ رویدادهای آنلاین
چگونه یک استراتژی بازاریابی دیجیتال را طراحی و اجرا کنیم؟
برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی دیجیتال موثر باید فرآیند پنج مرحلهای زیر را به دقت انجام دهیم:
۱-پرسونای خریدار خود را بسازید:
برای هر استراتژی بازاریابی – دیجیتال یا غیر دیجیتال – باید بدانید که برای چه کسی بازاریابی میکنید. بهترین استراتژیهای بازاریابی دیجیتال بر اساس شخصیتهای خریدار دقیق میشوند و اولین قدم شما تعیین و مشخص کردن شخصیت خریدار گروه یا گروههای هدفتان است.
پرسونای خریدار (Customer Persona) درواقع نشاندهنده مشتری(های) ایدهآل شماست. میتوانید برای رسیدن به دانش دقیق از شخص خریداران خود، از ابزارهایی مثل تحقیق، نظرسنجی و مصاحبه با مخاطبان هدف کسبوکارتان استفاده کنید. مهم است که اطلاعاتی که قرار است برای ایجاد پرسونای خریدار جمعآوری و استفاده شوند، دادههای واقعی و حقیقی باشد. تصویرسازی از شخصیت خریدار براساس حدس و گمان یا فرضیات میتواند باعث شود استراتژی بازاریابی شما در جهت اشتباه حرکت کند.
بهتر است برای اینکه تصویر درستتر و شفافتری از پرسونای خریدار داشته باشید، اقدامات شما از جمله تحقیق، نظرسنجی و مصاحبه برای ترکیبی از مشتریان فعلی، مشتریان بالقوه و حتی افراد خارج از پایگاه داده مخاطبین شما که با مخاطبان هدف شما همسو هستند انجام شود.
نوع اطلاعاتی که باید برای ساخت شخصیت(های) خریدار خود جمعآوری کنید هم با توجه به کسبوکار و محصولات شما متفاوت خواهد بود. مثلا آیا شما یک تجارت B2B هستید یا محصولات و خدمات خود را به روش B2C ارائه میکنید؟ آیا محصولی با قیمت بالا میفروشید یا کالاهای ضروریتر اما کمهزینهتر را عرضه میکنید؟
بهطور کلی برای جمعآوری اطلاعات میتوانید از جمعآوری دادههای زیر شروع کنید:
- مکان: از ابزارهای تجزیهوتحلیل استفاده کنید تا به راحتی شناسایی کنید که ترافیک وبسایت شما از چه مکانی میآید.
- سن: بسته به کسبوکار شما، ممکن است این اطلاعات برای شخصیت خریدار شما مهم باشد. اگر به این اطلاعات نیاز دارید، میتوانید با بررسی پایگاه داده مشتریان خود یا پرسیدن سنشان در فرمهای ثبتنام و عضویت به آنها دسترسی داشته باشید.
- میزان درآمد: بهتر است اطلاعات حساسی مانند درآمد شخصی را از طریق مصاحبههای تحقیقاتی شخصی جمعآوری کنید، زیرا احتمالا برخی افراد تمایلی به اشتراکگذاری این جزئیات از طریق فرمهای آنلاین ندارند.
- عناوین شغلی: این اطلاعات به شما کمک میکند تا یک ایده تقریبی از پایگاه مشتریان فعلی خود داشته باشید. مخصوصا برای شرکتهای B2B بسیار مهم است که جایگاه شغلی مشتریان خود را بشناسند تا مستقیم با افراد تصمیمگیرنده ارتباط بگیرند.
البته علاوه بر اطلاعات شخصی خریداران باید یکسری اطلاعات کیفی و روانشناختی نیز درباره آنها و نوع محصولاتتان جمعآوری کنید. مثلا بررسی کنید که محصول یا خدمات شما چه چالشی را برای مشتریانتان حل میکند و هدف آنها از استفاده از این محصول چیست؟ یا از مشتریان خود بپرسید که چه چیزی میتواند به بهبود کیفیت محصول شما و رضایت آنها اضافه کند. داشتن اطلاعات درباره سرگرمیها و علایق مخاطبان گروه هدفتان میتواند به شما برای تولید محتواهای بهتر و گرفتن مشارکت از آنها در کمپینها کمک کند.
در نهایت با ترکیب همه این جزئیات، میتوانید یک شخصیت خریدار دقیق و بسیار ارزشمند برای کسبوکار خود ایجاد کنید.
۲-اهداف خود و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مورد نیاز خود را شناسایی کنید:
اهداف بازاریابی شما باید همیشه با اهداف اساسی کسبوکارتان هماهنگ باشد و با این هدفها گره بخورد. مثلا اگر هدف کسبوکار شما افزایش ۲۰ درصدی درآمد آنلاین است، هدف تیم بازاریابی شما میتواند ایجاد ۵۰ درصد سرنخ (lead) بیشتر از طریق وبسایت نسبت به سال قبل باشد تا به افزایش درآمد شما کمک کند.
فرقی نمیکند که هدف کلی بازاریابی دیجیتال شما چیست، باید بتوانید موفقیت استراتژی خود را در طول مسیر با ابزارهای دیجیتال مارکتینگ مناسب اندازهگیری کنید. یعنی اهداف کسبوکار شما باید حتما قابل دستیابی و قابل اندازهگیری باشند و درضمن مرتبط با بازار مربوط به تجارت شما باشد. درضمن باید دادههای دقیقی از بازاریابی و فروش خود را در یک فایل منظم ثبت کنید تا بتوانید بهصورت دورهای تعیین کنید که چه چیزی برای بهبود استراتژیتان در آینده مفید است و چه چیزی باید در استراتژی شما تغییر کند.
۳-کانالها و امکانات دیجیتال موجود خود را ارزیابی کنید:
برای اینکه ببینید استراتژی خود را میتوانید چگونه و با چه تاکتیکهایی پیش ببرید باید کانالها و امکانات دیجیتال مارکتینگ موجود خود را مشخص کنید. میتوانید کمی امکاناتتان را بزرگتر از واقعیت درنظر بگیرید تا بتوانید دید گستردهتری برای اجرای استراتژی خود داشته باشید.
اگر وبسایت یا وبلاگ دارید لیست کنید. شبکههای اجتماعی که از قبل در آن عضو هستید و دنبالکننده دارید را یادداشت کنید. فهرستی از شبکههای اجتماعی که برای مخاطبانتان مهم است ولی شما آنجا نیستید را هم مشخص کنید.
آنچه دارید را جمعآوری کرده و در یک جدول اکسل دستهبندی کنید تا تصویر واضحی از رسانههایی که دارید داشته باشید. اگر از رسانههای دیگر برای تبلیغات استفاده میکنید و مثلا یک پست مهمان در یک بلاگ پربیننده دارید یا در سایتی پربازدید بنر تبلیغاتی خریدهاید هم جزو داراییهای دیجیتال مارکتینگ شما محسوب میشود و باید آنها را هم درنظر بگیرید.
در نهایت مجدد نگاهی به اهداف دیجیتال مارکتینگ خود بیندازید و ببینید کدام کانالها برای کسبوکار شما نتیجه بهتری دارند. این کانالها را در استراتژی بازاریابیتان قرار دهید و بقیه را حذف کنید.
۴-کمپینهای رسانهای متعلق به خود را طراحی و برنامهریزی کنید:
وبسایت، وبلاگ و همچنین اکانتهایتان در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و توییتر یا تلگرام قلب بازاریابی دیجیتال شما هستند. تقریباً هر پیامی که برند شما در این کانالها منتشر میکند میتواند به عنوان محتوا طبقهبندی شود. از صفحه «درباره ما» روی سایتتان گرفته تا توضیحات محصولات یا پستهای وبلاگ و توییتها و استوریهای اینستاگرام.
محتوای خوب به تبدیل بازدیدکنندگان وبسایت شما به مشتری و خریدار کمک میکند و در عین حال حضور آنلاین در شبکههای اجتماعی باعث تعامل بیشتر با مشتریانتان میشود. اگر هم محتواهای خود را برای موتورهای جستجو بهینهسازی (SEO) کنید میتواند جستجو و ترافیک ارگانیک سایتتان را بالاتر ببرید.
پس قدم اول، برنامهریزی برای داشتن محتوای متعلق به خودتان است. هدف استراتژی بازاریابی دیجیتال شما هر چه که هست، تصمیم بگیرید که چه محتوایی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند. مثلا اگر میخواهید نسبت به سال گذشته 50 درصد بیشتر مشتری بالقوه از طریق وبسایت ایجاد کنید، احتمالا محتوای صفحه درباره ما جایی در استراتژیتان ندارد و بهتر است روی تولید پستهای وبلاگ پربازدید یا بهبود صفحات معرفی محصول سایتتان کار کنید.
بهتر است فهرستی از محتواهای موجود در سایت و وبلاگ خود تهیه کنید و هر کدام را بر اساس اینکه چقدر به اهداف فعلی شما کمک میکنند رتبهبندی کنید. مثلا اگر میخواهید تعداد مشتریان بالقوهتان را بهکمک وبسایت بالا ببرید، ببینید کدام محتوا در سایت یا بلاگ شما سال گذشته بیشترین بازدید را داشته است. همچنین بررسی کنید که کدام محتواها میتوانسته برای مخاطب جالب و خواندنی باشد اما از آنها غافل بودهاید. مثلا اگر به این نتیجه رسیدید که مشتریان و مخاطبان به یک مطلب آموزشی درباره موضوعی خاص نیاز دارند حتما در پست و صفحه سایت به این پرسش آنها پاسخ بدهید.
فراموش نکنید که براساس اطلاعاتی که درباره محتواهای قبلی و محتواهای مورد نیاز به دست آوردهاید یک برنامه تولید محتوا تهیه کنید و در آن تاریخهای تولید و انتشار و تبلیغ محتوایی را که برای رسیدن به اهدافتان ضروری است، مشخص کنید.
خبر خوب اینکه میتوانید در پستهای جداگانه همه چیز را درباره تولید محتوا و بهینهسازی آن در رهنما کالج دنبال کنید. پس اصلا نگران اینکه چگونه باید محتوای مناسب تولید کنید نباشید.
۵-کمپینهای تبلیغاتی را برای شبکههای اجتماعی طراحی و اجرا کنید:
تمام اطلاعاتی که تا اینجا درباره کانالهای دیجیتال ارزشمند برای استراتژی مارکتینگ خود و نوع محتواهای لازم برای رسیدن به اهدافتان بهدست آوردید، به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید هزینه و زمان خود را برای دیجیتال مارکتینگ در کجا متمرکز کنید. یعنی باید با توجه به اهداف خود خیلی شفاف تصمیم بگیرید که میخواهید از کدام پلتفرمهای شبکه اجتماعی استفاده کنید و کدام را از استراتژی خود حذف کنید.
نگاه کنید که ترافیک و مشتریان بالقوه از کجا وارد سایت و صفحات خرید محصولاتتان میشود و کانال رسانهای دیجیتالتان را از موثرترین تا کماثرترین رتبهبندی کنید تا بتوانید زمان و بودجه خود را برای هرکدام مدیریت کنید. مثلا ممکن است یک مقاله آموزشی روی بلاگتان ترافیک خوبی را برای سایت فراهم کرده باشد یا استوری اینستاگرام کاربران را برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت کشانده و حتی توسط افراد بسیاری بازنشر شده باشد.
دادههایی مثل تعداد لایک یا فالوئر و حتی تعداد بهاشتراکگذاری پستها یک گزینه عالی برای انتخاب شبکههای اجتماعیِ مورد استفاده در کمپینهای تبلیغاتی است. البته هیچوقت امتحان کردن گزینههای جدید را رد نکنید. مثلا اگر تا امروز در لینکدین عضو نبودید ولی میبینید که مخاطبان شما آنجا بسیار فعال هستند حتما این شبکه را هم امتحان کنید.
کدام نوع استراتژی بازاریابی دیجیتال برای کسبوکار ما بهتر است؟
اجزای یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ایدهآل میتواند از سازمانی به سازمان دیگر نوسان زیادی داشته باشد. دستورالعملهای کلی کسبوکار و اهداف بازاریابی خاص باید بر اساس فرهنگ سازمانی و نوع مشتریان، نوع محصول و خدمات، و اهداف درآمدی طراحی و اجرا شود. خوشبختانه کسبوکارها در هر شکل و اندازه میتوانند از مزایای بازاریابی دیجیتال بهرهمند شوند. البته مزایای دقیق براساس میزان منابع اختصاص دادهشده به استراتژیها و تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال متفاوت خواهد بود.
مثلا برای استارتآپها و کسبوکارهای کوچک، استراتژی بازاریابی دیجیتال احتمالاً بر تاکتیکهای مقرونبهصرفه برای دستیابی به اهداف سازمانی تمرکز میکند. این سازمانها میتوانند از سئو، SMM و بازاریابی محتوا با هزینه کم برای تحقق اهداف بازاریابی دیجیتال خود استفاده کنند.
البته همزمان که سازمانها رشد میکنند، بودجه بازاریابی و تبلیغات آنها هم در نوع خود افزایش پیدا میکند. بر همین اساس، مزایای بالقوه تاکتیکهای بازاریابی هم میتواند با همپوشانی بازاریابی، تبلیغات و کمپینهای روابط عمومی بهطور تصاعدی برای سازمان بیشتر شود.
نگاهی به چند نمونه استراتژی بازاریابی دیجیتال موفق در برندهای بزرگ
حالا که با تعریف و انواع استراتژیهای جدید دیجیتال مارکتینگ آشنا شدیم، بد نیست نمونههای موفق دیجیتال مارکتینگ را که برندهای شناختهشده دنیا استفاده کردهاند نیز با هم مرور کنیم:
بازاریابی محتوایی Spotify Wrapped
کمپین دیجیتال Spotify Wrapped یک کمپین مبتنی بر داده بود که در پایان سال ۲۰۱۷ راهاندازی شد. در این کمپین دادهها از عادات و ترجیحات موسیقیهایی که هر کاربر در طول سال گوش میدهد جمع میشد. در نهایت هم در پایان هر سال یک لیست از موسیقیهای مورد علاقه کاربر همراه تصاویر، ویدیوهای مربوطه و … برایش نمایش داده میشد.
نکته مهم که در Spotify Wrapped وجود داشت این بود که محتوای ارائه شده، هم دادههای ارزشمند و هیجانانگیزی برای کاربران بود و هم قابلیت اشتراکگذاری داشت. یعنی هرکدام از اسلایدهای Spotify Wrapped را میشد در تمام شبکههای اجتماعی اصلی پست کرد و از طریق برنامههای پیامرسان با دیگر مخاطبین به اشتراک گذاشت.
در واقع با کارتهای محتوایی کاملا شخصیسازیشده کمپین Spotify Wrapped توانست یک تجربه منحصر به فرد برای هر کاربر فراهم کند.
بازاریابی رسانههای اجتماعی Shot on iPhone
کمپین Shot on iPhone از اپل در سال ۲۰۱۴ راهاندازی شد. این کمپین یک ایده ساده داشت و فقط از کاربران میخواست بهترین عکسهایی که با آیفون خود گرفتهاند را در اینستاگرام یا توییتر پست کنند و آنها را با هشتگ #ShotOniPhone تگ کنند. سپس تصاویر ارسالشده توسط هیئت داوران بررسی شده و بر روی بیلبوردها، آنلاین، فروشگاههای خردهفروشی و سایر اشکال رسانههای تبلیغاتی فیزیکی نمایش داده میشد. درضمن کاربران با هر نسخه آیفون میتوانستند در این کمپین شرکت کنند.
این چالش ساده برای کاربران بسیار جذاب بود و خیلی زود Shot on iPhone به یکی از شناختهشدهترین و مهمترین کمپینهای اپل تبدیل شد. تا امروز بیش از ۲۴ میلیون پست در اینستاگرام با هشتگ #ShotOniPhone پست شده است و همچنان هم ادامه دارد. اپل همچنین در تلاش است تا با همکاری سینماگران و موزیسینها کمپینی برای ویدیوها و آثار هنری حرفهای که با آیفونها گرفته شدهاند هم ایجاد کند.
جمعبندی
در این بلاگپست به معرفی استراتژی دیجیتال مارکتینگ پرداختیم و نمونههای موفق استراتژی دیجیتال مارکتینگ را بررسی کردیم. باتوجه به اینکه کانالهای آنلاین زیادی برای دیجیتال مارکتینگ وجود دارد، تهیهٔ یک استراتژی بازاریابی دیجیتال متناسب با کسبوکارتان میتواند کمک زیادی به شما کند. برای انتخاب بهترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ سعی کنید ترکیبی از کانالها و استراتژیهای مختلف را به کار گیرید و ذهنتان را در برابر ایدههای جدید باز نگه دارید. اگر احتیاج به اطلاعات بیشتری دارید میتوانید در بوت کمپ آموزش دیجیتال مارکتینگ رهنماکالج شرکت کنید یا سوالاتتان را در کامنت مطرح کنید.