بازار کار و جذب بهترین و باتجربهترین نیروها و متخصصان امروزه درست بهاندازه ارائه محصولات و خدمات و فروشِ بیشتر رقابتی شده است. حتما دیدهاید که بسیاری از کارفرماها از این گلایه میکنند که چندین هفته و حتی چندین ماه است که برای جذب نیرو آگهی استخدام منتشر کردهاند ولی یا کسی برای کار با آنها تماس نمیگیرد یا همان معدود افرادی که رزومه فرستادهاند هم بعد از جلسه مصاحبه از همکاری منصرف میشوند. واقعیت این است که نیروهای کار تنبل یا پرتوقع نشدهاند، بلکه میخواهند با شرکتهایی کار کنند که از نظر کارفرمایی هم خوشنام هستند. یعنی مزایا و امکانات خوبی به کارمندانشان میدهند و فضای کاری مناسبی را برای پرسنل فراهم میکنند. خیلی وقتها شما از خیلی جهات نسبت به رقبا موقعیت شغلی بهتری را آگهی کردهاید اما نیروهای متخصص کمتری را برای مصاحبه و کار جذب میکنید. علتش این است که احتمالا روی برند کارفرمایی خود کار نکردهاید. اگر میخواهید بدانید دقیقا برند کارفرمایی چیست و برای ارتقا برند کارفرمایی خود چه کاری باید انجام دهید تا بهترین کارمندان را جذب و حفظ کنید، این مقاله را تا انتها بخوانید.
منظور از برند کارفرمایی چیست؟
برندسازی کارفرما (Employer Branding) در واقع شهرت و تجربهای است که یک سازمان و شرکت بهعنوان کارفرما در ذهن دیگران و مخصوصا کارمندان یا نیروی استخدامی بالقوه ایجاد میکند. به زبان سادهتر، اقدامات برندسازی کارفرما مزایای استخدام شدن توسط یک سازمان خاص را نشان میدهد و برجسته میکند. این برندسازی به کارمندان بالقوه ایدهای درباره چگونگی کار کردن در یک شرکت میدهد و در همچنین فرهنگ کاری مثبت را برای کارمندان فعلی بهوجود میآورد و حفظ میکند.
برعکس مفهوم برندسازی متعارف که بیشتر روی تصویرسازی از خدمات و محصولات و… برای مشتریهای یک کمپانی و شرکت تمرکز دارد، برندینگ کارفرما به این بستگی دارد که کارمندان بالقوه چگونه شما را در ذهنشان تصور میکنند. یعنی برای ساخت برند کارفرمایی، بهجای تلاش برای بهدستآوردن مشتریان بالقوه یا همان سرنخ (لید) برای خرید محصولات و خدماتتان، تلاش میکنید تا استعدادهای برتر در حوزه کاریتان را جذب کنید تا به جای رقبا برای شما کار کنند.
حتی اگر استراتژی برندسازی کارفرمایی خاصی طراحی نکرده باشید، برند کارفرمایی شما از قبل وجود دارد و هر روز توسط کارمندانتان تجربه میشود. بدون طراحی دقیق برند کارفرما این احتمال وجود دارد که همکاری با کسبوکار شما متفاوت از آنچه میخواهید واقعا باشد، معرفی شود.
چرا برند کارفرمایی مهم است؟
نکته اصلی این است که ایجاد یک استراتژی برندینگ کارفرما یا ارتقا برند کارفرمایی، استخدام موثر در شرکت شما را افزایش میدهد و کمک میکند نامزدهای مناسبتر را بهعنوان همکار جذب کنید. یعنی یک برند کارفرمایی خوشنام و البته جذاب میتواند منجر به جذب استعدادهای برتر حوزه کاریتان (بدون هزینه اضافی) و کاهش زمان برای استخدام و البته بهبود نرخ حفظ کارمندان شود. همچنین با یک برند کارفرمایی مناسب میتوانید محیط کاری لذتبخشتر و پر رونقی را برای همه افراد در سازمانتان فراهم کنید.
شما باید به برندینگ کارفرما بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت نگاه کنید. درست همانطور که برای کمپینهای بازاریابیتان هزینه و زمان میگذارید، ساخت و ارتقا برند کارفرمایی هم برای شرکتتان مهم و ضروری است.
ارتقا برند کارفرمایی چگونه به شرکتها و سازمانها کمک میکند؟
یک سازمان با برند کارفرمایی قوی میتواند مزایای زیر را تجربه کند:
- کاهش ۲۸ درصدی نرخ جابجایی کارکنان
- کاهش ۵۰ درصدی هزینه هر استخدام
- زمان استخدام ۱ تا ۲ برابر سریعتر
- ۵۰ درصد متقاضیان واجد شرایط و خبره بیشتر
علاوه بر این، Glassdoor تخمین میزند که ۹۵ درصد از نامزدهای بالقوه میگویند که برند کارفرمایی یک سازمان، عامل مهمی برای تصمیمگیری در مورد درخواست شغل در آن سازمان محسوب میشود. معمولا شرکتها و سازمانهایی که بهطور فعال برند کارفرمایی خود را مدیریت میکنند و ارتقا میدهند، ۷۵ درصد بیشتر نسب به رقبا، نیروهای برتر کار و متخصصان مربوطه در صنعت کسبوکارشان را جذب میکنند.
مولفه های برند کارفرمایی کدامند؟
برندینگ کارفرمایی معمولا براساس عوامل متعددی ساخته میشود. مدیران برندسازی از ابزارهای متعددی برای اجرای کمپینهای برندسازی کارفرمایی استفاده میکنند. مثل سیاستها، برنامهها، پاداشها، مزایا و امتیازاتی که به نامزدهای استخدامی و کارمندان فعلی ارائه میدهید و… . محبوبترین و کاربردیترین مولفههای برند کارفرمایی عبارتند از:
- توصیفات کارکنان و کارمندان: کارمندان فعلی شما بخش بزرگی از برند کارفرمایی شما را تشکیل میدهند. در واقع، آنها تصویر واقعی کار در یک سازمان محسوب میشوند و میتوانند در ایجاد ذهنیت از شرکت و جذب افراد مناسب به شرکت شما گزینههای کلیدی باشند. واقعیت این است که معمولا کاندیداهای استخدامی به کارمندان سه برابر بیشتر از حرفهای خود کارفرمایان اعتماد دارند.
- فضای دفتر و محل کار: فضای دفتر و محل کار ویترین شما هستند. پس مطمئن شوید که روح کسبوکارتان را منعکس میکنند.
- مزایا و امتیازات: مزایای شغلی جانبی مثل بیمههای درمانی، عضویت در باشگاههای ورزشی، صبحانههای شرکتی برای خیلی از افراد مهم هستند. این مزایا شاید مهمترین مولفههای انتخاب یک شرکت نباشند، اما میتوانند برای نامزدی که باید بین دو پیشنهاد مشابه یکی را انتخاب کند، تفاوت ایجاد کنند.
- فرهنگ شرکت: فرهنگ شرکت در واقع شامل روحیه کار تیمی و نوع تقسیم وظایف بین کارکنان و روابط بین کارمندان و مدیران میشود.
- رویدادها و برنامههای آموزشی یا غیرکاری: معمولا در استراتژیهای برند کارفرمایی از رویدادهای داخلی و خارجی نیز برای بهبود شناخت عمومی از سازمان صحبت میشود. رویدادهای داخلی مثل جلسات دورهمی و غیرکاری با تیمهای مختلف، ابزاری عالی برای پیوند دادن تیم و نشان دادن اینکه به همه کارکنانتان اهمیت میدهید، هستند. رویدادها و جلسات بیرونی مثل شرکت در کنفرانسهای خارجی و… هم یک ابزار عالی برای نمایش و انتشار تصویر شرکت در بین کارمندان بالقوه خواهند بود.
فرآیند توسعه استراتژی برندسازی کارفرما چه مراحلی دارد؟
دیدیم که اهمیت ایجاد یک تصویر قوی و مثبت از کارفرما تقریبا غیرقابل بحث است. اما چگونه میتوانید یک استراتژی برندسازی کارفرمایی موفق برای سازمان یا شرکت خود بسازید؟ بهطور کلی ۱۰ مرحله برای تهیه استراتژی برندینگ کارفرما وجود دارد. منتها قبل از شروع، حتما توجه داشته باشید که استراتژی برند کارفرمایی برای یک شرکت کوچک یا استارتآپ با تعداد کمی کارمند که بهدنبال استخدامهای زیادی نیستند، نسبت به سازمانهای بزرگ با کارمندان و تیمهای کاری متعدد متفاوت است و احتمالا برخی از این مراحل متناسب با تعداد کارمندان طولانیتر یا کوتاهتر میشود.
۱-برند کارفرمایی فعلی خود را حسابرسی کنید
اولین گام برای توسعه استراتژی برند کارفرمایی این است که آنچه را که سازمان شما در حال حاضر در ذهن مردم و کارمندان فعلیتان تداعی میکند، روشن کنید. میتوانید برای انجام این کار از روشهای زیر استفاده کنید:
- یک نظرسنجی طراحی کنید یا با کارمندان خود مصاحبه غیر رسمی انجام دهید و بپرسید آنها چه چیزهایی را درباره فضای کاریشان دوست دارند و چرا میخواهند برای شما کار کنند.
- به آنچه مردم در موردتان در شبکههای اجتماعی مختلف میگویند نگاه کنید.
- نظرات کاربران در سایتهای استخدامی و بازار کار مثل لینکدین و جابینجا و… را بخوانید.
در هرصورت هدف تحقیق شما کشف این است که کسبوکارتان بهعنوان یک کارفرما در حال حاضر چه کارهایی را به خوبی انجام میدهد و چه عواملی در سازمانتان نیاز به بهبود دارد.
۲-فرآیند استخدام و انتخاب نیروهایتان را مرور کنید
بهصورت کلی فرآیند استخدام شما تاثیر زیادی روی برند کارفرماییتان دارد؛ از آگهیهای اولیه درخواست نیرو گرفته تا فرآیند دریافت رزومهها، مراحل مصاحبه و ارائه پیشنهاد نهایی و پذیرش افراد جدید.
آیا برند کارفرمایی شما در طول این فرآیند (از نوشتن شرح شغلی و انتشار آگهی استخدام تا دریافت رزومه و مصاحبه) برای نامزدها روشن است؟ آیا دقیقا به آنها نشان میدهد که کار در سازمان شما چگونه است و برایشان مشخص میکند که چرا باید برای همکاری با این سازمان درخواست بدهند؟ اصلا آیا استعدادهای مناسبی را برای سازمان خود جذب میکنید؟ آیا با برند کارفرمایی به کارکنانتان اطمینان میدهید که ارزشهای آنها با ارزشهای شما هماهنگ است؟ و در نهایت، آیا برند کارفرمایی شما میتواند برای شروع کار دیگران را از همان ابتدا هیجانزده کند؟
یک فرآیند کارآمد جذب و پذیرش نیرو، به کارکنانی هیجانزده، با انگیزه و شایسته، هزینه کمتر و تیمهای کارآمدتر و سازندهتر منجر میشود. بههماناندازه نیز یک تجربه منفی و ناخوشایند میتواند احتمال ترک کار کارکنان یا رد درخواست همکاری نیروهای بالقوه را دوبرابر کند.
۳-برند کارفرمایی منحصر بهفرد سازمانتان را با تکیه بر معیار EVP بسازید
معیار ارزشهای پیشنهادی کارفرما یا Employee Value Proposition که به اختصار EVP مینامیم، در واقع همان مزایا و امتیازاتی است که کارکنان شما در ازای زمان، انرژی، مهارتها و تعهد خود دریافت میکنند. این معیار بهنوعی قلب برند کارفرمایی محسوب میشود و باید آنچه را که درباره سازمان شما منحصربهفرد است و همه مزایایی که ارائه میدهید را منتقل کند.
پنج عنصر کلیدی که میتواند EVP یک سازمان را نسبت به رقبا متمایز کند عبارتند از:
- میزان رضایت کارکنان از حقوق و دستمزدشان و امکانات رفاهی دیگر مثل بیمههای تکمیلی.
- تعادل بین کار و زندگی و مزایایی مثل زمان مرخصی با حقوق، مرخصی استعلاجی، زمان کاری انعطافپذیر، امکان کار از راه دور.
- فرصتهای آموزشی برای پیشرفت در سازمان، توسعه شغلی و جابهجا شدن در تیمهای مختلف کاری.
- فضای فیزیکی و ساختمان دفتر چه از نظر فضای بازی و استراحت و… و چه موقعیت جغرافیایی.
- روحیه تیمی و روابط خوب کاری یا بهطور کلی وجود عناصر حمایت و همدلی در فرهنگ و ارزشهای شرکت.
این پنج عنصر EVP منحصربهفرد شرکت شما را تشکیل میدهند و پایه و اساس برند کارفرماییتان خواهد بود. میتوانید با نقاط قوت خود بازی کنید، اما یکپارچگی را حفظ کنید و صادق باشید. اگر از EVP خود راضی نیستید، ببینید چه کاری میتوانید انجام دهید تا پیشنهادات کاریتان را برای استخدامکنندگان آینده جذابتر کنید.
۴-برای برندسازی کارفرمایی هدفگذاری کنید
گام بعدی برای ایجاد یک استراتژی برند کارفرمایی موفق، روشن کردن اهداف خاص کسبوکار است. در این مرحله باید مشخص کنید که میخواهید برند کارفرمایی شما چه شکلی باشد و درباره سازمانتان چه بگوید؟ و اینکه میخواهید نامزدها در تماس با شرکت شما چه چیزی ببینند و احساس کنند؟ اصلا میخواهید چگونه اهداف کلیدی کارفرماییتان را از نظر اولویت رتبهبندی میکنید؟
مثلا آیا بهدنبال نامزدهای واجد شرایط یا تنوع بیشتر در محل کار خود هستید؟ آیا فقط میخواهید آگاهی عمومی از آنچه سازمان شما انجام میدهد و برای آن کار میکند را بیشتر کنید؟ اینها سؤالات مهمی هستند که باید پاسخ دهید تا اهداف مشخصی متناسب با سازمان شما و برندی که میخواهید ایجاد کنید تعیین کنید.
۵-مسئولیتها را تقسیم کنید
روشن شدن اینکه چه کسی مسئول چه چیزی است، تضمین میکند که خطاهای انسانی و چالشهای کاری بعدی به حداقل برسد. بنابراین از همان ابتدای کار مشخص کنید که چگونه مسئولیتها را تقسیم خواهید کرد.
معمولا شرکتهای کوچکتر، از کارمندان داخلی برای تشکیل بخشی از تیم برندسازی کارفرما استفاده میکنند. مثلا برندینگ کارفرما و مدیریت آن ممکن است زیرمجموعه وظایف واحد منابع انسانی تعریف شود. این کار احتمالا مقرون بهصرفهترین گزینه خواهد بود. ولی میتواند بهاندازه استفاده از یک مشاور یا آژانس تخصصی موثر باشد.
شرکتهای بزرگتر ممکن است بودجه لازم برای استخدام یک متخصص برندینگ کارفرمایی یا حتی جذب تیم تخصصی برای این کار داشته باشند. بسیاری از شرکتهای بزرگ معمولا برای مدیریت استراتژی برندسازی کارفرمایی خود با آژانسها یا مشاوران خارج از سازمانشان کار میکنند. این بهترین گزینه برای سازمانهای بزرگی است که تجربه داخلی در برندسازی کارفرما ندارند یا امکان اضافه کردن حجم کار کارمندان فعلی برایشان ممکن نیست.
تفاوتی نمیکند که از نیروهای فعلی برای برندسازی کمک میگیرید یا کار را به متخصصان خارجی برونسپاری میکنید، مهم این است که همه بدانند چه کسی مسئول چه چیزی است و برای چه مواردی باید پاسخگو باشد.
فراموش نکنید که اگر در سازمانتان سایر تیمهای برندسازی مثل برند مشتری و… را دارید مشارکت آنها با تیم برندینگ کارفرمایی میتواند بهطور قابلتوجهی برند کارفرمایی شما را بهبود دهد. زیرا این تیمها میتوانند از یکدیگر یاد بگیرند و از دادههای مرتبط استفاده کنند.
۶-معیارهای مشخصی را برای پیگیری انتخاب کنید
بعد از اینکه اهداف خود را مشخص کردید، باید معیارهای مشخصی را برای پیگیری انتخاب کرده و نحوه اندازهگیری آنها را تعیین کنید. بهطور کلی سه جزء اصلی برند کارفرمایی شما را تشکیل میدهند:
- میزان آگاهی عمومی از کسبوکار شما (Awareness)
این معیار به دیده شدن برند شما با کمپینهای بازاریابی و دیگر فعالیتهای برندسازی مربوط میشود. هدف این است که بفهمید چند نفر درباره برند شما شنیدهاند و درباره آن چه فکر میکنند. برای اندازهگیری این معیار، میتوانید از نامزدهای بالقوه یا یک گروه هدف خاص بپرسید که آیا شرکت شما را میشناسند یا خیر و نتایج مثبت را ثبت کنید. حتی میتوانید یک سوال باز بپرسید: «سه شرکتی که برای شما از نظر فضا و موقعیت کاری هیجانانگیز و جذاب هستند کدامند؟»
شبکههای اجتماعی نیز مکان دیگری برای اندازهگیری معیارهای مربوط به برندسازی هستند و معمولا اطلاعات جالب و ارزشمندی درباره دید عموم به شرکتتان به شما میدهند. از تعداد دنبالکنندگان اکانتهای رسمی شرکت گرفته تا لایکها و اشتراکگذاریهای پستهایتان، یک داده درباره برند کارفرمایی شما محسوب میشود. مثلا اگر تعداد دنبالکنندگان اکانت کسبوکارتان هر ماه بیشتر میشود، نشانه بسیار خوبی است و نشان میدهد برند کارفرمایی شما هیجانانگیز است و مردم درباره سازمان شما شنیدهاند و به آن علاقه دارند.
- جذابیت (Attraction)
این معیار به جذابیت برند شما برای نامزدها اشاره دارد. معمولا بر اساس تعداد نامزدهایی که میتوانید جذب کنید و اینکه نیروهای کاریتان چقدر ماهر و خبره هستند اندازهگیری میشود. طبیعتا همزمان که معیارهای آگاهی عمومی از شرکت و سازمانتان افزایش پیدا میکند، باید انتظار داشته باشید که بهطور طبیعی شروع به جذب استعدادهای بیشتری هم کنید.
معیار جاذبه در برند کارفرمایی با دو عامل کمیت متقاضی و کیفیت متقاضی اندازهگیری میشود. اندازهگیری کمیت متقاضی نسبتا ساده است و شامل ثبت تعداد متقاضیان استخدامی است که در هفته یا ماه دریافت میکنید و البته درصد داوطلبانی که پس از تماس مستقیم توسط استخدامکنندگان برای همکاری پاسخ مثبت میدهند.
کیفیت متقاضی را میتوان با ثبت تعداد داوطلبانی که از غربالگری تیم مدیریت منابع انسانی و رزومهها عبور میکنند سنجید. بهعنوان مثال آیا انتخاب بهترین متقاضی از بین کاندیداها روزبهروز سختتر میشود؟ همچنین میتوانید اندازهگیری کنید که آیا میانگین نمرات ارزیابیهای شما با ارتقا برند کارفرمایی افزایش مییابد یا خیر.
- تجربه (Experience)
این معیار به نحوه تجربه نامزدها از برند کارفرمایی شما اشاره دارد. بهکمک بررسی تجربه نامزدها از برخورد با برند کارفرماییتان میتوانید کارهایی که در حال حاضر به خوبی انجام میدهید و مواردی که میتوانید پیشرفت کنید را بشناسید.
طبیعتا همانطور که آگاهی عمومی از برند شما افزایش پیدا میکند، انتظارات از سازمانتان هم بیشتر میشود. برای همین واجب است تا بهصورت مداوم و دورهای روی بهبود نحوه تجربه افراد از برندتان کار کنید. همیشه حواستان به نظرات مختلف کاربران در سایتهای بررسی کارفرما و بازار کار مثل ایران تلنت و جابینجا و لینکدین و… باشد. این سایتها یک منبع عالی برای بهدست آوردن رتبهبندی کلی شرکتتان در زمینه کارفرمایی هستند. با جمعآوری منظم دادهها از این سایتها میتوانید نکات خوب و بد EVP خودتان یا اشکالات احتمالی در فرآیند استخدامتان را بشناسید و خیلی دقیق تجربه برند کارفرمایی خود را مدیریت کنید.
در ضمن ارجاع کارمندان هم یکی دیگر از معیارهای عالی برای سنجش قدرت برند کارفرمایی شماست. اگر کارمندان شما خوشحال هستند پس شرکت شما را به افراد متخصص در دایره روابط شخصی خود توصیه میکنند. همین معرفیهای دهانبهدهان میتواند بهطور قابلتوجهی برند کارفرمایی شما را تقویت کند.
۷-کانالها و قالبهای مناسب تبلیغ برند کارفرمایی خود را بشناسید
برای ایجاد یک برند کارفرمایی موفق، باید تا آنجا که ممکن است کانالهای مرتبط را برای برقراری ارتباط با نیروهای کاری هدف قرار دهید. این کانالهای ارتباطی شامل صفحه درخواست همکاری در سایت شما، اکانتهای رسمی شرکت در شبکههای اجتماعی (لینکدین، توییتر، اینستاگرام و تلگرام)، تبلیغات پولی، ویدیوها، پستهای وبلاگ، پادکستها، عکسها و… میشود.
اینکه روی چه کانالهایی برای تبلیغات برند کارفرمایی خود سرمایهگذاری کرده و از چه ابزارهایی برای ساخت محتوا استفاده میکنید، به مخاطبانِ هدف و شخصیت کاندیدای ایدهآل شما بستگی دارد. برای مثال، اگر میخواهید از ویدیوها در کانالهای رسانههای اجتماعی خود استفاده کنید، میتوانید از اپلیکیشنهای موبایل ویرایش ویدیو استفاده کنید که به تیم شما امکان میدهد در مدت زمان کوتاهی ویدیوهای جذاب ایجاد کند.
همچنین بسیار مهم است که هر چیزی که پست میکنید و به اشتراک میگذارید با کیفیت بالا باشد. محتوایتان در این کانالها باید واقعا برند شما را به شکلی که میخواهید منعکس کند.
۸-ارزشها و چشمانداز شرکت خود را به نمایش بگذارید
کلید یک برند کارفرمایی قدرتمند این است که در پیامها و ارتباطات خود یک رویه و لحن ثابت داشته باشید. رویه و لحنی که ارزشها و چشمانداز شرکتتان را به نمایش میگذارد.
اگر چشمانداز کسبوکارتان را بهعنوان یک سازمان و شرکت روشن کنید، انتقال این موضوع از طریق کانالهای رسمی شبکههای اجتماعی هم آسانتر خواهد بود. در ضمن کارمندان شما میتوانند از همین چشماندازها و ارزشها برای ایجاد محتوای مربوط به جذب و معرفی برند کارفرمایی، استفاده کنند. بدون داشتن چشمانداز و ارزشهای واضح، پیامهای شما ضعیف و نامشخص خواهد بود. فراموش نکنید که ارزشها، برند کارفرمایی و اهداف تجاری شما باید همسو باشند.
۹-بر عملکرد خود نظارت کنید
شاید مهمترین بخش کار اطمینان از داشتن یک برنامه دقیق و منسجم از ابتدا تا انتها باشد. این بدان معنی است که شما برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادههای مورد نیازتان کاملا مجهز هستید. بنابراین مهم است که برای نظارت دقیق بر کارتان از همان نقطه شروع بدانید که میخواهید چه دادههایی را ردیابی کنید، نحوه جمعآوری چگونه است، تجزیهوتحلیل دادهها با چه ابزارهایی انجام میشود و نهایتا گزارشهای مربوطه به چه کسانی ارائه خواهد شد. بهعنوان مثال گوگل آنالیتیکس و تیم مالی و مدیریت منابع انسانی، همگی میتوانند معیارهای کلیدی و راههایی برای نظارت بر برند کارفرماییتان در اختیار شما قرار دهند.
۱۰-استراتژی برندینگ خود را مدام بهروزرسانی کنید
همانطور که پیشرفت برندسازی کارفرما برای شرکتتان را دنبال میکنید، میتوانید ببینید بهعنوان کارفرما چه نکات مثبتی دارید و در چه عواملی نیاز به بهتر شدن دارید. این بررسیهای مدام به شما امکان میدهد در صورت نیاز رویکرد خود را تغییر دهید یا منابع خود را بر اساس نیازهای تازه توزیع کنید.
مثلا شاید صفحه اینستاگرام شرکت شما بهخوبی شناخته شده است، اما صفحه توییترتان هنوز دنبالکننده زیادی ندارد. ممکن است در این شرایط تصمیم بگیرید زمان و هزینه بیشتری را روی اکانت اینستاگرام سرمایهگذاری کنید یا بخواهید بررسی کنید که چرا کانال توییتر شما عملکرد ضعیفی دارد و چگونه میتوانید آن را بهبود بخشید.
ردیابی، اندازهگیری و تجزیهوتحلیل منظم بهترین راه برای مشاهده موفقیتآمیز بودن استراتژی برند کارفرمایی شماست و در بلندمدت کار را برایتان سادهتر میکند. حتی وقتی به تمام اهداف خود در برندسازی رسیدید، حتما اهداف جدیدی را تعیین کنید و این چرخه را تکرار کنید.
مهم است که در تمام مراحل کاری شفاف باشید. شفافیت باعث ایجاد اعتماد و وفاداری واقعی مخاطبانتان میشود. مثلا در طول فرآیند استخدام، در خصوص اینکه چه کسی هستید، موقعیتهای شغلیای که برای آن استخدام میکنید و افرادی که مدنظرتان هستند، شفاف و صریح باشید.
حتی اگر در حال حاضر به همه آنچه در طرحها و اهداف کارفرمایی خود برنامهریزی کردهاید نرسیدهاید، در این مورد صادق باشید. میتوانید مراحلی که قرار است برای رسیدن به این اهداف انجام دهید را بیشتر شرح دهید.
نگاهی به سه نمونه از برندهای کارفرمایی موفق شناختهشده
حالا که دیدیم برند کارفرمایی چیست و برای ارتقا برند کارفرمایی چه کارهایی باید انجام دهیم، بد نیست نگاهی به استراتژیهای اصلی برند کارفرمایی سه کمپانی شناختهشده و بزرگ بینالمللی داشته باشیم تا ببینیم شرکتهای موفق چگونه از خودشان یک برند کارفرمایی میسازند.
پی پال (PayPal)
این روزها فراهم کردن یک محیط شغلی امن، برابر و حمایتکننده برای زنان یک موضوع کلیدی برای همه شرکتهاست. با این حال، این موضوع برای شرکتهای حوزه تکنولوژی و فناوری اهمیت بسیار بیشتری دارد. بیشتر این شرکتها در برندینگ کارفرمایی خود سعی میکنند از تصویر سنتی مردانه این حوزه کاری فرار کنند. پی پال یکی از مهمترین شرکتهای فعال در حوزه تجارت الکترونیک محسوب میشود که در برند کارفرمایی خود تاکید جدی روی پرداختهای یکسان و عادلانه به کارمندان زن و مرد دارد.
شرکت PayPal در پستهای اینستاگرامی و لینکدین خود بدون اینکه گروه خاصی از کارمندان را برجسته کند، نشان میدهد که ایجاد یک محیط فراگیر شغلی برای همه افراد در هر جنسیتی برایش مهم است. با این کار این کمپانی خودش را از تصویر معمولی برندهای فناوری و رقبا خارج میکند و درخواست همکاری بیشتری از متخصصان زن را جذب میکند.
استارباکس (Starbucks)
استارباکس یک استراتژی ارتباطی بسیار قوی برای برند کارفرمایی دارد. این کمپانی از پلتفرم شبکههای اجتماعی مانند توییتر و اینستاگرام برای اجرای پروفایلهای برندینگ کارفرما استفاده میکند. مخصوصا برای برقراری ارتباط با کارمندان فعلی و نیروهای کاری آینده. معمولا اکانت استارباکس در شبکههای اجتماعی دنبالکنندگان را در جریان جدیدترین فرصتهای شغلی این شرکت میگذارد. شاید خیلی از شرکتهای دیگر هم همین کار را بکنند؛ منتها نکته مهم اینجاست که آنها در این پستها از کارمندانشان با عنوان شرکا نام میبرند.
در واقع کمپانی استارباکس با بهکار بردن عبارت شرکا برای کارمندان خود، فرهنگی خاص شامل احترام و مشارکت برای افرادی که با این شرکت کار میکنند، میسازد.
مایکروسافت (Microsoft)
شرکت مایکروسافت یکی از غولهای صنعت نرمافزار است و بسیاری از متخصصان کامپیوتر و آیتی واقعا دلشان میخواهد با مایکروسافت همکاری کنند. اما چرا کار در این شرکت تا این اندازه برای گروه بزرگی از کارشناسان خبره تکنولوژی جذاب است؟ شاید یک دلیل مهم این باشد که مایکروسافت بهعنوان یک کارفرما سخت تلاش میکند تا شکاف جنسیتی را کاهش دهد. یعنی آنها از همکاران زن خود حمایت میکنند و موفقیت آنها را جشن میگیرند. همه این ویژگیها باعث شده تا در سال ۲۰۱۸ مدیر مالی مایکروسافت توسط فوربس بهعنوان یکی از قدرتمندترین زنان جهان معرفی شود.
در ضمن کارمندان فعلی و همچنین کارمندان بالقوه شرکت میتوانند صفحه هواداران کمپانی را دنبال کنند، محتواهای خودشان را به اشتراک بگذارند و برای فرصتهای شغلی جدید درخواست دهند.
جمعبندی
شاید همه به اهمیت برند کارفرمایی باور داشته باشند، اما این کسبوکارهای موفق هستند که واقعا روی برندسازی خود به عنوان کارفرما کار کردهاند. گرفتن نتیجه از برندسازی کارفرمایی ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد، اما حتی در شروع کار کسبوکارتان میتوانید اولین قدمها را برای ساخت برند کارفرمایی خود بردارید. یادتان باشد برند کارفرمایی یک ابزار ارزشمند برای سازمان شماست که به جذب استعدادهای برتر در کسبوکارتان کمک میکند.
اگر هنوز زمان و منابعی را برای طراحی و اجرای استراتژی برندینگ کارفرمایی خود اختصاص ندادهاید و نمیدانید از کجا باید شروع کنید میتوانید در بوت کمپ آموزش مدیریت منابع انسانی رهنما کالج شرکت کنید.